سید مصطفی آقا میر سلیم
سید مصطفی میرسلیم Seyed Mostafa Mirsalim (متولد ۱۹ خرداد ۱۳۲۶ در تهران) سیاستمدار ایرانی است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم هاشمی رفسنجانی بود.
میرسلیم بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱ معاون سیاسی اجتماعی وزیر کشور را بر عهده داشت. او که از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود که به پیشنهاد بنیصدر برای نخست وزیری به مجلس معرفی شد اما مجلس اول شورای اسلامی با نخست وزیری او موافقت نکرد. از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸ در دوره ریاست جمهوری سید علی خامنهای، میرسلیم سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور بود. میرسلیم از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی است.
در ۹ دی ماه ۱۳۹۵ خورشیدی، وی رسماً بهعنوان نامزد نهایی حزب موتلفه اسلامی برای شرکت در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران معرفی شد؛ وی در آغازین ساعت روز اول نامنویسی برای اعلام داوطلبی نامزدی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، در وزارت کشور حاضر شد؛ صلاحیت وی توسط شورای نگهبان تأیید و توسط وزارت کشور در شامگاه واپسین روز فروردین اعلام گردید.
او عضو هیئت علمی مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر و مؤسس و رئیس اولین مرکز تحقیقات موتور ایران و ناظر عالی طراحی و ساخت اولین موتور پایه گازسوز (موتور ملی ایران) است. او ریاست فدراسیون نجات غریق و غواصی ایران و عنوان «حامی فدراسیون نجات غریق جهانی ایران» را بر عهده دارد.
زندگینامه سید مصطفی آقا میرسلیم
وی ۱۹ خرداد ۱۳۲۶ در خانوادهای مذهبی در تهران متولد شد. تحصیلات متوسطهٔ خود را در سال ۱۳۴۴ در دبیرستان البرز به پایان رساند و در سال ۱۳۴۹ موفق به اخذ فوق لیسانس در رشتهٔ مهندسی مکانیک از دانشگاه پواتیهٔ فرانسه شد. بهدنبال آن، در سال ۱۳۵۱ از «مدرسهٔ عالی ملی مکانیک و آئروتکنیک» تخصص مهندسی در رشتهٔ موتورهای درونسوز را کسب کرد.[۴]
میرسلیم از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مشاور رئیسجمهور در امور تحقیقات و از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم اکبر هاشمی رفسنجانی بود. او هماینک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس شورای مرکزی حزب مؤتلفهٔ اسلامی است.
آثار
حیات طیبه، ۱۳۸۵، رشد اندیشه
دریغا فارسی، ۱۳۸۴، آمه
جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران (۱۳۵۷–۱۳۸۰)، ۱۳۸۴، باز
چشمانداز توسعه، ۱۳۸۳، پیام آزادی
سرنوشت انسان، ۱۳۸۳، پیام آزادی
دعوت یار، ۱۳۸۳، عابد
از واژه بیگانه تا واژه فارسی، ۱۳۸۲، باز
زندگی سیاسی اجتماعی، ۱۳۸۱، پیام آزادی[۵]
موتورهای درونسوز، نشر دانشگاهی
فعالیتهای سیاسی
میرسلیم از اعضای شاخص حزب موتلفه اسلامی است. وی با استعفای عسگراولادی از دبیرکلی، سمت ریاست شورای مرکزی این حزب را که تازه ایجاد شده بود عهدهدار شد و طبق اعلام روابط عمومی این حزب، در مجمع عمومی اردیبهشت ۱۳۸۸ برای مدت ۳ سال دیگر به عضویت شورای مرکزی آن انتخاب و سمت ریاست شورای مرکزی وی تمدید شد.
عضو مؤسس گروه سیاسی موسوم به «پویای توحید» سال ۱۳۵۴
جانباز انقلاب: مجروح در ۱۶ شهریور ۱۳۵۷
مسئول تبلیغات حزب جمهوری اسلامی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰
عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از اسفند ۱۳۵۷ تا۱۳۶۰
عضو مؤسس و عضو هیئت دبیران جامعه اسلامی دانشگاهیان
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی از ۱۳۷۲
مسئول مرکز آمار و نظرسنجی حزب مؤتلفه اسلامی از ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹
فعالیتهای دولتی
تنها مسئولیت پیش از انقلاب وی مدیر بهرهبرداری شرکت راهآهن شهری تهران و حومه در سالهای ۱۳۵۴–۱۳۵۷ میباشد. لکن در سالهای پس از انقلاب سمتهای متعددی را عهدهدار شدهاست.
محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه در اجلاس سراسری این حزب، اعلام کرد که سیدمصطفی میرسلیم کاندیدای نهایی حزب موتلفه اسلامی برای انتخابات ۹۶ است.
عضو هیئت اجرایی همهپرسی نظام جمهوری اسلامی، فروردین ۱۳۵۸
رئیس ستاد بازرسی انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، خرداد ۱۳۵۸
معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۱
سرپرست شهربانی جمهوری اسلامی ایران از ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹
سرپرست بنیاد امور جنگزدگان از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰
قائممقام وزیر کشور در ۱۳۶۰
سرپرست نهاد ریاست جمهوری و مشاور عالی رئیس جمهور از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸
مشاور رئیسجمهور در امور تحقیقات از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶
عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام از ۱۳۷۵ تا کنون
معاون فرهنگی اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک از ۱۳۷۸
عضو هیئت مدیرهٔ شرکت دسا (دیزل سنگین ایران)
رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت تحقیق، طراحی و تولید موتور ایران خودرو (ایپکو)
ناظر عالی طرح موتور ملی پایهٔ گازسوز
ناظر عالی طرح موتور ملی دیزل سواری
معرفی «سید مصطفی میرسلیم» به عنوان کاندیدای حزب مؤتلفه اسلامی برای انتخابات آتی ریاست جمهوری یک خبر غافلگیر کننده است نه به خاطر این که این حزب وزن سابق را داشته باشد یا فرد معرفی شده رقیب توانمندی برای رییس جمهور روحانی به حساب آید و او را تهدید کند بلکه بیشتر به این سبب که سال ها بود از مهندس میرسلیم خبری نبود.
او در این سال ها بیشتر سرگرم پروژه موتور ملی در یک شرکت بزرگ خودروسازی بوده و به جز جلسات حزب متبوع و مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور پررنگ سیاسی نداشته البته نقش مشورتدهی خود را همواره در عالیترین سطوح حفظ کرده است.
نکته جالب درباره مصطفی میرسلیم اما یک فاصله ۳۶ ساله برای آمادگی در تصدی مدیریت اجرایی است.
۳۶ سال قبل و در مرداد ۱۳۵۹ اولین رییس جمهوری (ابوالحسن بنی صدر) قصد داشت او را به عنوان نخست وزیر معرفی کند اما پس از چند روز که فضای مجلس را مساعد ندید این پیشنهاد را پس گرفت. نه که افکار او به بنی صدر نزدیک باشد اما همین که گزینه اصلی حزب جمهوری اسلامی نبود برای رییس جمهور کفایت می کرد.
میرسلیم البته در نامه ای رسمی به عنوان نخست وزیر معرفی نشد اما در هفته اول مرداد ۱۳۵۹ خبر معرفی او تیتر اول روزنامه ها بود و خود او هم نه تنها تکذیب نمی کرد بلکه با امام و بنی صدر ملاقات کرد و از رایزنی برای انتخاب وزیران نیز خبر می داد.
او درآن زمان رییس شهربانی کل کشور بود و به خاطر سال هایی که در فرانسه اقامت داشت و تحصیل می کرد با بنیصدر آشنایی داشت هر چند که به لحاظ فکری به حزب جمهوری اسلامی نزدیک بود.
حزب در سال ۵۸ قصد داشت دبیر کل خود – آیت الله بهشتی- را برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کند اما پس از آن که رهبر فقید انقلاب روحانیون را از مناصب اجرایی برحذر داشت کاندیداتوری او منتفی و راه برای ریاست جمهوری بنی صدر هموار شد.
گزینه بعدی حزب، جلال الدین فارسی بود. او نیز به خاطر افغان تباربودن از رقابت بازماند. از این پس انتخاب بنی صدر چنان محتمل به نظر می رسید که حزب از صرافت حمایت و تبلیغ حسن ابراهیم حبیبی هم افتاد.
ابوالحسن بنی صدر با فاصله فراوان با رقیبان به ریاست جمهوری رسید در حالی که کاندیدای مورد حمایت جامعه مدرسین یک میلیون رأی هم به دست نیاورد.
دو ماه بعد اما انتخابات مجلس را حزب بُرد و عضو موسس حزب نیز به ریاست مجلس رسید.
از این پس مناقشه بر سرانتخاب نخست وزیر پیش آمد چرا که از یک سو باید رییس جمهور معرفی می کرد و از سوی دیگر مجلس رأی اعتماد می داد. حال آن که چهره نزدیک به بنی صدر رأی اعتماد نمی گرفت و کاندیداهای مورد نظر حزب هم مورد قبول رییس جمهور نبودند و کار گره خورد.
در این میان و در دوم مرداد ۱۳۵۹ بنی صدر ترفندی به کار برد. او در نامه ای به امام خمینی از تصمیم خود برای معرفی حاج سید احمد خمینی به عنوان نخست وزیر خبر داد چرا که امام در نطق یک هفته قبل خواستار تشکیل دولتی انقلابی، مکتبی و جوان شده بود.
برای بنی صدر اولویت این بود که نخست وزیر از حزب نباشد و با سید احمد به این هدف خود می رسید اما رهبر فقید انقلاب در نامه ای بی آن که رییس جمهور را مخاطب قرار دهد تصریح کرد: «بنا ندارم منسوبان من متصدی این گونه امور شوند».
در پی آن بود که بنی صدر به مصطفی میرسلیم رضایت داد و خبر معرفی او تیتر نخست روزنامه ها شد. پس از چند روز اما به ناگاه این گزینه کنار رفت و روند دیگری در پیش گرفته شد که به انتخاب محمد علی رجایی انجامید و بنی صدر با اکراه تن داد و سرانجام او را به عنوان نخست وزیر معرفی کرد.
این اشارات به خاطر آن است که ۳۶ سال بعد در حالی معرفی شده که خود مؤتلفه هم مطمئن نیست نامزد نهایی ائتلاف اصول گرایان باشد البته اگر ائتلافی ممکن و در کار باشد زیرا به نظر می رسد سیاست محافظه کاران این است که انتخابات را به دور دوم بکشانند یا حد اقل مانند سال ۱۳۸۰ بکوشند از آرای رییس جمهور مستقر بکاهند.
به جز این پیشینه معرفی مصطفی میرسلیم از این منظر هم جالب است که حزب موتلفه در غالب ادوار انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا معرفی کرده و البته هیچ گاه موفق نبوده و هر بار به سختی شکست خورده است.
در سال ۸۴ هم احمدی نژاد نامزد آنان نبود و با این که از روی کار آمدن او ابراز خرسندی می کردند و در دولت او با انتخاب عبدالرضا مصری برای وزارت رفاه سهم گرفتند اما احمدی نژاد به همه دعوت های آنان برای حضور در مراسم حزبی حتی سالگرد شهیدان پاسخ منفی می داد.
هر چند در نگاهی دورتر مصطفی میرسلیم به عنوان گزینه ناکام نخست وزیری در سال ۵۹ به یاد می آید اما اگر به جای ۳۶ سال ۲۰ سال به عقب بازگردیم یادآور انتخابات سال ۷۶ هم هست و نوع نگاه سیاسی و فرهنگی او را با مواضعی که به عنوان وزیر ارشاد و در مقابل هنرمندان حامی رقیب نامزد مورد علاقه خود اتخاذ کرد بهتر می توان شناخت.
ماجرا از این قرار بود که با فشار محافظه کاران هاشمی رفسنجانی در حوزه فرهنگ و هنر عقب نشست و وزارت ارشاد را در دولت دوم خود به مصطفی میرسلیم سپرد و چهار سال بعد و در پایان دولت سازندگی وقتی هنرمندان و نویسندگان، فوج فوج از سید محمد خاتمی حمایت می کردند – که حود در سال های ۶۱ تا ۷۱ وزیر ارشاد بود- میر سلیم به خشم آمد و گفت:
« مشغله گروههای فرهنگی و هنری در زمینههای کاری خودشان به اندازهای است که علیرغم تلاشهای زیادشان به سختی میتوانند به تمام مسایل هنری و فرهنگی احاطه یابند چه رسد که بخواهند در زمینه های دیگر که برای آن مجوز نگرفته اند و صلاحیت ندارند اظهار نظر کنند. یک گروه فرهنگی و علمی نباید با موضع گیری های مقطعی و ناگهانی که برای کسب آرای نامزدها مصرف دارد خطر شرمندگی را بپذیرند و خود را از حمایت عام رییس جمهور منتخب محروم کنند.»- [ روزنامه اطلاعات ۲۴ فروردین ۱۳۷۶]
بعد از دوم خرداد ۷۶ اما هنرمندان حمایت کننده از حمایت عام رییس جمهور منتخب محروم نشدند چون رییس جمهور منتخب همان کسی نبود که آقای میرسلیم می خواست و می پنداشت.
مصطفی میرسلیم به خاطر چهره و پوشش خاص و کم حرفی و قبول مسؤولیت های نامرتبط با تخصص دانشگاهی مانند ریاست شهربانی و وزارت ارشاد قدری راز آلود به نظر می رسد و از این نظر معرفی او جالب است اما چون محمد غرضی هم قرار است بیاید از این منظر هم جالب می شود چون در سال ۵۹ محمد غرضی نیز نامزد نخست وزیری بود و انگار هر دو بر آناند تا آرزویی را که در جوانی محقق نشد پیرانهسر تحقق بخشند.
درست ۲۰ سال قبل هم حزب مؤتلفه در معرفی کاندیدای ریاست جمهوری پیشدستی کرد اما ناطق نوری عضو روحانیت مبارز بود و حمایت این گروه کاملا محتمل و قرار بود با مجمع روحانیون رقابت کنند و حالا بعد از ۲۰ سال مهندس «احتراق موتورهای درون سوز» را می خواهند معرفی کنند تا از آرای روحانیِ روحانی بکاهند. در حالی که در تازه ترین انتخابات اعضای ارشد و مشهور این حزب بازی را به لایه های سوم و چهارم اصلاحات که با عنوان فهرست امید وارد صحنه شدند واگذار کردند.
موتلفه که هیچ گاه بیم رد صلاحیت ندارد در هر انتخابات نامزدی معرفی می کند. در سال ۶۰ و در دوره دوم انتخابات ریاست جمهوری عسگر اولادی را برای رقابت با رجایی و جالب این که مرد شماره ۲ این حزب بارها اداعا کرده شهید رجایی عضو موتلفه بوده است. در همین سال و در دوره سوم غفوری فرد و پرورش را برای رقابت با آیت الله خامنه ای، در سال ۶۴ باز عسگر اولادی و باز در رقابت با آیت الله خامنه ای، در دوره پنجم کسی را به رقابت با هاشمی رفسنجانی نفرستاد اما در در سال ۷۲ جاسبی این مأموریت را بر عهده گرفت. حکایت سال ۷۶ را هم البته می دانیم. تمام قد از ناطق نوری حمایت کردند و در سال ۸۰ باز جاسبی و غفوری فرد در حالی که جاسبی دیگر عضو مؤتلفه نبود.
به سال ۸۴ هم اشاره شد.در سال ۸۸ نامزد اختصاصی نداشت ودرصدد رقابت با رییس جمهور مستقر برنیامد که از راست سنتی فاصله گرفته بود. به ۹۲ که رسیدند نیز از دکتر ولایتی حمایت کردند و حالا برای سال ۹۶ مهندس میرسلیم را در نظر گرفتهاند.
اسحاق جهانگیری کوشایی
به گزارش خبرنگار گروه انتخابات باشگاه خبرنگاران جوان ؛اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور فعلی حسن روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری ثبت نام کرده است.
اسحاق جهانگیری در سال ۱۳۳۶ در کوهشاه در شمال شرق استان هرمزگان به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را تا پایان دوره متوسطه و پیش دانشگاهی در سیرجان گذرانده و سپس به کرمان رفت؛ مدرک کارشناسی فیزیک را از دانشگاه کرمان گرفت و برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع به دانشگاه صنعتی شریف رفت.
اسحاق جهانگیری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 به عنوان مسئول جهاد سازندگی شهرستان جیرفت مشغول به کار شد و سال 1363 در جهاد کشاورزی فعالیت کرد تا اینکه در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی توانست به نمایندگی از مردم جیرفت وارد مجلس شد.
وی همچنین توانست در سومین دوره مجلس شورای اسلامی بار دیگر از طرف مردم جیرفت به مجلس راه یابد. وی با عنوان چهره حزبی نیز شناخته میشود، زیرا وی از موسسان حزب کارگزان سازندگی به شمار میآید.
اسحاق جهانگیری در سال 1371 در دولت آیتالله هاشمی رفسنجانی به اصفهان رفت و به جای غلامحسین کرباسچی استاندار اصفهان شد. همچنین وی در دوره دولت اصلاحات ابتدا به عنوان وزیر معادن و فلزات به مجلس پنجم معرفی شد و پس از ادغام وزراخانهها نیز مسئولیت وزارت صنایع و معادن را بر عهده گرفت.
اسحاق جهانگیری مرداد سال 1392 از سوی حسن روحانی به عنوان معاون اول رئیس جمهور در دولت یازدهم انتخاب شد.
مهمترین سوابق اجرایی وی به شرح ذیل است :
مسئول جهاد سازندگی شهرستان جیرفت سالهای 1361 - 1359 (بعد از انقلاب فرهنگی)
عضو شورای جهاد سازندگی استان کرمان سالهای 1363 – 1361
نماینده دوره های دوم و سوم مردم شهرستان جیرفت در مجلس شورای اسلامی سالهای 1371 – 1363
استاندار اصفهان در دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی 1376 – 1371
وزیر معادن و فلزات و پس از ادغام وزیر صنایع و معادن در دولت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای خاتمی سالهای 1384 – 1376
عضو هیئت علمی سازمان مدیریت صنعتی و سپس رییس هیئت امناء بنیاد صنعت و توسعه (NGO) سالهای 1392 – 1384
مسئولیت کنونی: معاون اول رییس جمهور در دولت جناب آقای دکتر روحانی مرداد 1392 تاکنون.
حسن روحانی
حسن روحانی در سال ۱۳۲۷، در سُرخه، از بخشهای مرکزی شهرستان سمنان، چشم به جهان گشود.
پس از اتمام دورهی دبستان به خواست پدر و تمایل خود، به تحصیل مقدمات علوم دینی در حوزهی علمیهی سمنان روی آورد. در عین حال به سبب تربیت خانوادگی و اثرپذیری از خلق و خوی استادانش به تهجّد، سحرخیزی و انجام مستحبات و نوافل، مقید بود. در این دوران، او مجذوب اساتید خود، بهخصوص حجتالاسلام نجات و علامه حائری سمنانی بود و از طریق او با امامخمینی(ره) که در آن هنگام از مدرِّسین والا مرتبهی حوزهی علمیه قم بود، آشنا گردید و آرزوی دیدار حاجآقاروحالله در دلش شکوفا شد.
در تابستان 1340، عازم قم شد و از خوش اقبالی، وارد مدرسهای شد که از همان سال با مدیریت دکتر بهشتی و همکاری تنی چند از فضلای حوزه، برنامهی درسی نوینی در آن به اجرا درآمده بود و طلاب مدرسه افزون بر دروس حوزوی، ادبیات زبان فارسی و انگلیسی و ریاضیات و تاریخ اسلام را نیز بهعنوان مواد درسی باید میگذراندند و با استفاده از شیوههای جدید آموزش، مراحل مختلف دروس حوزوی را طی میکردند.
تحصیلات دانشگاهی و مدارج علمی:
دکتری (Ph.D) حقوق اساسی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو (عنوان پایاننامه: The Flexibility of Shariah; Islamic Law)
فوق لیسانس (M.Phil) حقوق عمومی از دانشگاه کلدونیان گلاسکو (عنوان پایاننامه: The Islamic Legislative Power)
لیسانس حقوق قضائی از دانشگاه تهران
وکیل پایه یک دادگستری (کانون وکلای دادگستری مرکز)
استاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیک
تحصیلات حوزوی:
خارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام سید محمد محقق داماد (ره)، شیخ مرتضی حائری (ره) و سید محمدرضا گلپایگانی (ره) سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام سلطانی (ره)، فاضل لنکرانی (ره) و شیخ محمد شاهآبادی (ره)
حسن روحانی در سالهای اقامت در قم، علاوه بر فقه و اصول و دیگر دانشهای حوزوی، دروس دبیرستانی را نیز با تلاش شخصی خود فرا گرفت و در شهریور 1347، موفق به دریافت دیپلم متوسطه شد و سال بعد به دانشگاه راه یافت.
این طلبهی جوان از شانزده سالگی کار سخنرانی و منبر را آغاز کرد و از قضای روزگار، در اولین سفر تبلیغی خود در تویسرکان، توسط شهربانی دستگیر و بازداشت شد. روحانی به رغم اخذ مدرک لیسانس حقوِق از دانشگاه تهران، از فعالیت در دادگستری و قضاوت سربرتافت و همچنان به کار تبلیغ و منبر ادامه داد و بهزودی از سخنوران پرآوازه شد؛ به گونهای که در سالهای 1354 تا 1357 یکی از مشهورترین سخنرانان کشور در مجامع دینی و سیاسی شناخته میشد.
به دلیل وسعت اطلاعات دینی و تسلط وی به اطلاعات علمی و اجتماعی روز، همواره سخنرانیهای ایشان از لحاظ عنوان و محتوا بسیار نو و جذاب و در عین حال انقلابی و پرشور و برای نسل جوان و تحصیلکردهی کشور بسیار مفید و ارزشمند بود.
پس از رحلت غریبانهی آیتالله حاج سیدمصطفی خمینی در اول آبان 1356، حجتالاسلام روحانی در مجلس بزرگداشتی که از سوی جمعی از روحانیون و شخصیتهای مبارز در مسجد ارک تهران برگزار شد، به دعوت آیتالله مرتضی مطهری سخنرانی کرد و برای نخستین بار در این سخنرانی پیشنهاد نمود که همگان، از عنوان و لقب «امام» برای آیتالله العظمی خمینی استفاده کنند و خود نیز در همان مجلس از آیتالله خمینی با عنوان امامخمینی یاد کرد.
این سخنرانی به قدری مورد توجه جوانان و انقلابیون سراسر کشور قرار گرفت که ده هزار نسخه نوار این سخنرانی ظرف چند هفته نه تنها در داخل کشور بلکه در اقصی نقاط جهان مانند اروپا و آمریکا منتشر شد و در اختیار جوانان علاقهمند و دانشجویان قرار گرفت.
پس از این سخنرانی، دکتر روحانی مدتی مخفی و ساواک در همه جا به دنبال دستگیری وی بود. سپس در ماههای محرم و صفر، حجتالاسلام روحانی با نام مستعار «اسلامی» سخنرانی میکرد. در دی ماه آن سال که چند شب در شهرستان نهاوند سخنرانی کرد، بعد از سخنرانی شب سوم که مصادف با حوادث 19 دی ماه قم شده بود، شهربانی نهاوند مأمور دستگیری وی شد که با تلاش شهید حیدری و دوستانش با لباس مبدّل از نهاوند خارج گردید.
حسن روحانی در حالی که در سراسر کشور ممنوعالمنبر بود، در اجتماع بزرگ مردم یزد در فروردین 1357 سخنرانی کرد و بعد از سخنرانی توانست از یزد خارج شود و به بندرعباس برود. از آن پس، منزل ایشان در تهران تحت مراقبت دائم ساواک جهت دستگیری وی قرار گرفت. وی به توصیهی دکتر بهشتی و استاد مطهری از کشور خارج شد و مدتی در خارج از کشور به سخنرانی و تبلیغ پرداخت و پس از عزیمت امامخمینی به پاریس به محضر امام شتافت و به ایشان پیوست.
روحانی که در کنار تبلیغات به ادامهی تحصیل در یکی از دانشگاههای انگلستان پرداخته بود، دیگر نتوانست در آن شرایط به فعالیت تحصیلی خود ادامه دهد و با پیوستن به امامخمینی در پاریس، بهصورت تمام وقت، به خدمت انقلاب درآمد و به سخنرانی در شهرهای مختلف اروپا پرداخت. بدین منظور او با سفر به شهرهای مختلف اروپا، برای دانشجویان ایرانی، از انقلاب و چگونگی حکومت اسلامی سخن گفت. آشنایی وی با محیط علمی و دانشگاهی اروپا و فرهنگ غرب، با ابعاد مثبت و منفی آن، موضوعی تأثیرگذار در جامعیت و نحوهی اندیشه و نظر او در مسائل جهانی و همچنین در تدبیر و مدیریت وی در سالهای بعد از پیروزی انقلاب گردید.
با اوجگیری انقلاب و خروج شاه از ایران، حجتالاسلام روحانی نیز در بهمن 1357، به ایران بازگشت و یکسره به خدمت نظام اسلامی درآمد و مأموریت یافت ارتش فروپاشیده را سر و سامان داده و احیا کند. ضمن آنکه برای تبلیغ به شهرهای مختلف هم سفر میکرد و با گروههای معارض انقلاب چون چپیها و سازمان مجاهدین (منافقین) به بحث و مناظره میپرداخت.
حجتالاسلام دکتر روحانی، نمایندهی مردم در دورههای اول تا پنجم مجلس شورای اسلامی بود. از سال 1364 تا 1366، ریاست قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص) را بر عهده گرفت و از همان سال (1364) تا پایان جنگ، مسئولیت فرماندهی ستاد کل پدافند هوایی کشور را نیز عهدهدار بود. دکتر روحانی از سال 1368 که «شورای عالی امنیت ملی» کشور تشکیل شد، به عنوان نمایندهی رهبر انقلاب وارد شورا شد و نمایندهی ولیفقیه در شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام میباشد.
وی از سال 1370 تاکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس کمیسیون سیاسی ـ امنیتی ـ دفاعی آن مجمع است.
همچنین در دورهی سوم مجلس خبرگان رهبری، نمایندهی مردم استان سمنان و در دورهی جدید، نمایندهی مردم استان تهران در این مجلس و عضو هیئت رئیسه میباشد.
حجتالاسلام روحانی بهدلیل تحصیل در رشتهی حقوق و دریافت دانشنامهی دکترای این رشته، عمدتاً با نگاه حقوقی به مسائل مینگرد.
وی در 25 خرداد 92 با 18613329 رای رئیس جمهور منتخب مردم شد. حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی 12 مرداد سال 1392 رأی ملت ایران را در انتخاب حجتالاسلام آقای دکتر حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تنفیذ کردند.
سید ابراهیم رئیسی ساداتی
آشنایی با حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی
سید ابراهیم رئیسی در آذر سال 1339 هجری شمسی در خانوادهای روحانی در شهر مشهد و در محلة نوغان دیده به جهان گشود. پدر و مادر ایشان از سلاله سادات حسینی هستند ونسبش از هر دو سو به حضرت زید بن علی بن الحسین علیهماالسلام میرسد. او در 5 سالگی پدر خود را که از روحانیون مشهد بود از دست داد.
ایشان تحصیلات ابتدایی را در مدرسة جوادیه گذرانده و تحصیل در علوم حوزوی را در مدرسةنواب و سپس در مدرسة آیت الله موسوینژاد شروع نمود. در سال 1354 جهت ادامة تحصیلات به حوزة علمیة قم، مدرسة ایت الله بروجردی رفت و مدتی نیز در مدرسهای که با مدیریت آیت الله پسندیده و در واقع با نظر امام خمینی (ره) اداره میشد، اشتغال به تحصیل داشت.
وی در حوزة علمیة قم، اصول فقه را نزد آیت الله مروی، لمعتین را محضر آیتالله فاضل هرندی، رسائل را نزد آیتالله موسوی تهرانی، مکاسب محرمه را خدمت آیت الله دوزدوزانی، کتاب البیع مکاسب را محضر آیتالله خزعلی، خیارات مکاسب را نزد آیت الله ستوده و آیتالله طاهری خرمآبادی و کفایه را خدمت آیتالله سید علی محقق داماد، تفسیر قرآن کریم را نزد آیت الله مشکینی و آیت الله خزعلی، شرح منظومه و فلسفه را نزد آیتالله احمد بهشتی، دورة شناخت را نزد شهید مطهری و نهج البلاغه را محضر آیت الله نوری همدانی آموخت.
حجت الاسلام رئیسی، از درس خارج اصول آیت الله سید محمدحسن مرعشی شوشتری و آیت الله هاشمی شاهرودی و خارج فقه آیت الله آقا مجتبی تهرانی و آیت الله خامنهای رهبر معظم انفلاب استفاده کرده است. علاوه بر این ایشان با اتمام دورة سطح حوزه, توانست به دورة کارشناسی ارشد رشتة حقوق خصوصی راه یافته و پس از دفاع از پایان نامة خویش با عنوان «ارث بلا وارث» در سال تحصیلی 1380 با قبولی در کنکور دکترای مدرسة عالی شهید مطهریدر رشتة فقه و حقوق خصوصی ادامة تحصیل دهد. حجت الاسلام رئیسی با تکمیل تحقیقات خود در حوزة فقه و حقوق، موفق به اخذ مدرک عالیترین سطح آموزشی حوزه (سطح چهار) شدو در نهایت رسالة دکترای خود را با عنوان «تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق» دفاع نمود.
حجت الاسلام رئیسی به دنبال هتک حرمت امام خمینی (ره) در روزنامة اطلاعات و آغاز حرکتهای مردمی، در اجتماعات اعتراضی که مبدأ اغلب آنها مدرسة آیت الله بروجردی (مدرسةخان) بود، شرکت داشته و در قالب هستهای از طلاب انقلابی فعالیت مینمود. وی در این دوران فعالیتهای مبارزاتی خود را در قالب ارتباط برقرار کردن با علمای انقلابی که از زندان آزاد شده بودند یا در تبعید بسر می بردند, پی گرفت؛. همچنین در تجمعاتی مثل تحصن علما و روحانیون در دانشگاه تهران، شرکت داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوره تربیتیخاصی که مرحوم شهید بهشتی جهت کادرسازی برای تأمین نیازهای مدیریتی نظام اسلامی برگزار می نمود شرکت داشت. وی به دنبال شورشهای مارکسیستی و ایجاد مشکلات متنوع در شهر مسجد سلیمان، ایشان جهت شرکت در فعالیتهای فرهنگی همراه با گروهی از طلاب عازم آن منطقه شد. پس از بازگشت از مسجد سلیمان، مجموعة سیاسی-عقیدتی پادگان آموزشی صفر- دو در شاهرود را تأسیس و برای مدت کوتاهی آن را اداره کرد.
ورود حجت الاسلام رئیسی به عرصة مدیریت از سال 1359 و با حضور در جایگاه دادیاری شهرستان کرج آغاز شد و پس از چندی با حکم شهید آیتالله قدوسی، به سمت دادستان کرج منصوب شد.
موفقیت ایشان در ساماندهی وضعیت پیچیدة این شهر موجب شد تا پس از دو سال خدمت در این جایگاه مهم (در سالهای 59 و 60)، ایشان در سال 1361 همزمان با دادستانی کرج، مسئولیت دادستانی شهر همدان را نیز عهده دار شود.
حضور همزمان ایشان در این دو مسئولیت، برای مدتی ادامه یافت تا آنکه به عنوان دادستان استان همدان معرفی شد و از 1361سال تا 1363، به مدت 3 سال در این سمت خدمت نمود.
حجت الاسلام رئیسی در سال 1364 به عنوان جانشین دادستان انقلاب تهران منصوب شد و به این ترتیب، دورة مدیریت قضایی ایشان در پایتخت آغاز شد. سپس ایشان مورد توجه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت و احکام ویژه و مستقیمی را برای رسیدگی به مشکلات اجتماعیدر برخی استانها از جمله لرستان، کرمانشاه و سمنان، از بنیانگذار انقلاب اسلامی دریافت کرد، که این احکام در صحیفة امام ثبت شده است.
بعد از رحلت حضرت امام (ره) ایشان با حکم رئیس قوه قضائیه به سمت دادستان تهران منصوب شد و از سال 1368 تا 1373 به مدت پنج سال این مسئولیت را برعهده داشت. ایشان از سال 1373 به ریاست سازمان بازرسی کل کشور منصوب شد که خدمت ایشان در این سمت تا سال 1383 ادامه یافت. تحولات ایجاد شده در حوزه نظارت بر دستگاههای اداری مربوط به این دوره است که همزمان با روی کار آمدن دو دولت ششم و هفتم می باشد.
حجت الاسلام رئیسی از سال 1383 تا سال 1393، به مدت 10 سال معاون اول قوه قضائیه بوده و از سال 1393 تا اواخر سال 1394 نیز مسئولیت دادستانی کل کشور را برعهده داشتهاست. همچنین ایشان از سال 1391 تا کنون با حکم مقام معظم رهبری, دادستان کل ویژه روحانیت می باشد.
حجت الاسلام رئیسی در تاریخ 17 اسفند 94، با حکم مقام معظم رهبری دام ظله العالیعهدهدار تولیت آستان قدس رضوی علیه السلام شده و تا کنون نیز مفتخر به خدمت در آن آستان رفیع است.
گفتنی است در سال 1376، ایشان به پیشنهاد برخی اعضای مؤثر جامعة روحانیت مبارز از جمله آیت الله مهدوی کنی و تصویب شورا ی مرکزی جامعه روحانیت به عضویت در ان شورادر آمد.
حجت الاسلام رئیسی در سال 1385، از طرف جامعة مدرسین حوزة علمیه قم و جامعة روحانیت مبارز و به توصیة نخبگان استان خراسان جنوبی برای عضویت در چهارمین دورة مجلس خبرگان رهبری، خود را در معرض انتخاب مردم شریف آن دیار قرار داد و با نظر مثبت بیش از 80 درصد مردم این استان وارد مجلس خبرگان شد. 2 سال پس از حضور در این مجلس، با رأی خبرگان ملت به عنوان عضو هیأت رئیسه انتخاب و عضویت ایشان در این جایگاه تا اتمام دورة چهارم، با رأی نمایندگان محترم مجلس خبرگان تمدید شد.
همچنین ایشان در دورة پنجم مجلس خبرگان رهبری نیز با کسب اکثریت قاطع آرا برای دومین بار به عنوان نمایندة مردم شریف خراسان جنوبی برگزیده شد و عضویت ایشان در هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری همچنان ادامه دارد .
ایشان علاوه بر مسؤولیت های کلان کشوری ، بنا به توصیة مکرر آیت الله مهدوی کنی و آیت اللهحاج آقا مجتبی تهرانی مبنی بر حفظ ارتباط درسی خود با طلاب، از سال 80 تا کنون به عنوان مدرس در مدارس علمیه تهران از جمله مدارس مجد، امیرالمومنینعلیه السلام، امام حسینعلیه السلام و مروی به تدریس دروس سطوح عالی: رسائل و مکاسب، کفایتین و قواعد فقهیه مشغول بودهاند. ایشان بعد از انتقال به مشهد مقدس از ابتدای سال تحصیلی 1395 در مدرسة عالی نوابمشهد، تدریس در موضوع «فقه وقف» را آغاز کرد.
تا کنون یک دوره از درسهای حوزوی ایشان در زمینة قواعد فقه در قالب سه جلد کتاب با عنوان قواعد فقه عبادی، قواعد فقه قضایی و قواعد فقه اقتصادی به رشته تحریر درآمده که از سوی طلاب درس ایشان، تدوین و از سال 90 توسط چاپ دادگستر به چاپ رسیده است.
حجت الاسلام ئیسی علاوه بر این در دانشگاه نیز در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه امام صادقعلیه السلام و دانشگاه شهید مطهری و دانشگاه آزاد اسلامی به تدریس دروس تخصصی فقه قضا و فقه اقتصاد اصول فقه, قانون مدنی پرداختهاست.
سوابق علمی
- -سطح چهار فقه و اصول از حوزة علمیه قم
- دکترای فقه و مبانی حقوق با گرایش حقوق خصوصی از دانشگاه شهید مطهری
- تدریس متون فقهی سطح عالی و قواعد فقه قضاء و فقه اقتصاد در حوزههای علمیة تهران و دانشگاهها
سوابق مدیریتی و سیاسی
- انجام سه مأموریت ویژة قضایی در حوزه های اجتماعی در سه استان مختلف با حکم امام خمینی (ره)
- عضویت در هیأت امنای ستاد اجرایی فرمان امام (ره) به مدت ده سال از سوی مقام معظم رهبری
- معاون اول قوة قضاییه به مدت ده سال
- ریاست سازمان بازرسی کل کشور به مدت ده سال
- دادستان انقلاب اسلامی تهران
- اولین دبیر ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر کشور
- دادستان انقلاب اسلامی استان همدان
- عضو شورای عالی گزینش کشور
- ریاست شورای نظارت بر صدا و سیما
- افتخار خدمت گزاری و تولیت آستان قدس رضوی (ع) با حکم مقام معظم رهبری
- مؤسس حوزه علمیه فاطمه الزهراسلام الله علیها خواهران در تهران (کوی نصر)
- مؤسس مرکز تخصصی شیعهشناسی امام هادیعلیه السلام زیرنظر حوزة علمیة قم
مسئولیتها به اعتبار جایگاه حقوقی
- عضو شورای عالی فضای مجازی
- عضو شورای عالی استاندارد
-عضو شورای عالی نفت
-عضو شورای توسعه شرق و غرب کشور
-عضو شورای عالی پول و اعتبار
- عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی
- عضو ستاد مبارزه با مواد مخدر
سخنرانی در اجلاسهای بین المللی
- اجلاس مبارزه با فساد اداری در قاره آفریقا
- اجلاس مبارزه با جرائم سازمان یافته در آرژانتین
- اجلاس سلامت اداری در سوچی روسیه
- اجلاس حقوق بشر در پاکستان
-اجلاس نقش عاشورا در تحولات اجتماعی – استانبول ترکیه
- اجلاس دلالت های قانون اساسی در حفظ حقوق بشر – نیجریه
- اجلاس همکاری های بین المللی در مبارزه با فساد – چین
- اجلاس حقوق بشر سازمان ملل – ژنو
- اجلاس مبارزه با فساد اداری در فیلیپین و انتصاب به عنوان قائم مقام بازرسان کل آسیا
- ده ها نشست تخصصی دیگر با حضور مقامات کشورهای خارجی
تالیفات و آثار
الف- کتب چاپ شده
- کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش قضایی)
- کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش اقتصادی)
- کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش عبادی)
ب- کتب در دست انتشار
- ارث بلاوارث در فقه و حقوق
- تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق
- سیر تحول در نظارت و بازرسی
ج- سخنرانی علمی ارائه شده
- تعدد اسباب مسئولیت
- بیع فاسد و اقسام آن
- مفهوم رهن
- مدیریت کارآمد
- نظارت اثر بخش
- تأثیر متقابل تصمیمات قضایی و اقتصادی
- جایگاه نظارت و یازرسی در اسلام
- عدالت و تأثیر آن بر سبک زندگی
- و دهها سخنرانی علمی در حوزههای اقتصادی، مدیریتی، اجتماعی و حقوقی در دانشگاهها و مراکز علمی و سمینارهای تخصصی وزارتخانهها و سازمانهای کشور
مسئولیتهای کنونی
- تولیت آستان قدس رضویعلیه السلام
- دادستان کل ویژة روحانیت
- نمایندة مردم شریف استان خراسان جنوبی و عضو هیأت رئیسة مجلس خبرگان رهبری
برگرفته از Raisi.ir
محمد باقر قالیباف
دکتر محمدباقر قالیباف در شهریورماه سال ١٣٤٠ در شهر ییلاقی طرقبه در خانواده ای مذهبی پا به عرصه هستی نهاد. پدر ایشان از کسبه قدیم و از معتمدان دیار خود است. وضعیت متوسط زندگی باعث شد تا ایشان از همان ابتدا و در ایام فراغت از تحصیل به کار و کسب درآمد هم اهتمام ورزد.
اولین حضور اجتماعی وی در سن ١٦ سالگی و با حضور در سخنرانی های شهید کامیاب، آیت الله خامنه ای، شیخ علی تهرانی، شهید هاشمی نژاد و شهید دیالمه در مساجد بزرگ مشهد از جمله کرامت، امام حسن مجتبی(ع) و موسی الرضا(ع) رقم خورد. یافته های ایشان در این منبرنشینی ها و فضای پر تلاطم آن روزهای انقلاب که با مطالعه کتاب ها و اعلامیه های مختلف همراه بود سمت و سوی فکری ایشان را شکل داد.
باورهای دینی ایجاد شده در ایشان باعث شد تا به کمک چند تن از هم کلاسی های دبستانی، انجمن اسلامی دانش آموزان را راه اندازی کنند که این انجمن هسته اولیه انجمن اسلامی دانش آموزان خراسان و بعد کشور شد.
در همین ایام (سال ١٣٥٦) بود که زلزله طبس روی داد. این حادثه مقارن با زمانی بود که رژیم پهلوی بیشتر به فکر سرکوب انقلابی ها بود تا کمک به زلزله زده ها، بدین ترتیب مردم خود دست به کار شدند و دکتر قالیباف کمکهای مردم مشهد را جمع کرد و به طبس برد. قابلیتهای ایشان در انجام این کار به حدی بود که در شورای ساخت طبس، عهده دار ساخت قسمتی از این شهر شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ١٣٥٧ تحرکات گروه های مخالف داخلی به اوج خود رسیده بود به طوری که انقلاب نیاز به پاسداری داشت؛ بدین ترتیب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت و بلافاصله جنگ تحمیلی آغاز شد. بدین ترتیب قالیباف نوجوان در سال ٥٨ و در سن ١٨ سالگی وارد جبهه شد و به دلیل قابلیتهایی که از خود نشان داد در سال ١٣٦١به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد.
عقد ازدواج دکتر قالیباف نیز یک سال بعد و در سال ١٣٦٢ توسط امام خمینی(ره) خوانده شد که حاصل این ازدواج ٣ فرزند است.
دکتر قالیباف به همراه لشکر ٥ نصر در اغلب عملیاتهای دوران دفاع مقدس در کنار شهیدان سرافرازی همچون باکری، همت، خرازی، کاظمی، صیاد شیرازی به صیانت از انقلاب پرداخت و برادر ایشان شهید حسن قالیباف نیز از نیروهای تحت فرماندهی دکتر قالیباف بود که در عملیات کربلای ٤ به فیض شهادت نائل شد.
پس از جنگ فرماندهی لشکر ٢٥ کربلا را عهده دار بود که زلزله عظیم منجیل اتفاق افتاد. در این واقعه تمام راههای ارتباطی بین تهران و شمال بسته شده بود. این لشکر به همراهی دکتر قالیباف با طی ١٥ کیلومتر پیاده روی اولین گروهی بود که خود را به محل حادثه رسانید و گروههای امداد و نجات اولیه توسط آنان تشکیل شد.
در سال ١٣٧٣مسئولیت قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) را پذیرفت. پروژه هایی همچون راه آهن ١٦٥ کیلومتری مشهد سرخس که ایران افغانستان، آذربایجان، قرقیزستان، قزاقستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، پاکستان و ترکیه را به هم وصل می کند، گازرسانی به ٥ استان مرکزی و غربی، ساخت سازه عظیم دریایی خلیج فارس و سد بزرگ کرخه از جمله توفیقات ایشان در این دوره مدیریت است.
درکنار این فعالیتها نیز در رشته جغرافیای سیاسی تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد.
در سال ١٣٧٦ به دستور مقام معظم رهبری عهده دار فرماندهی نیروی هوایی سپاه شد و باور بر تخصص گرایی باعث شد تا با گذراندن دوره های فشرده خلبانی در ایران و فرانسه مجوز پرواز با ایرباس را بدست آورد. ایشان هم اکنون نیز به صورت مرتب به عنوان خلبان هواپیمای ایرباس در شرکت هواپیمایی ایران ایر پروازهایی را انجام می دهد. ایشان در همین ایام در کنکور دکتری شرکت کرده و در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شد. و در سال ١٣٨٠ از تز دکترایشان با عنوان «بررسی سیر تکوین نهادهای محلی ایران در دوره معاصر» دفاع کرد و بعد از آن نیز به عنوان عضو هیات علمی رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران و استادیاردانشگاه تربیت مدرس به کار تدریس مشغول است.
دکتر قالیباف در سال ۱۳۷۹ مجدداً با حکم حضرت آیت الله خامنه ای، فرماندهی نیروی انتظامی ایران را عهده دار شد، در دوره فرماندهی ایشان در نیروی انتظامی، سامانه ۱۱۰ راه اندازی و تاسیس شد که ابتکار او محسوب می شود. در این دوره تلاش شد تا با اعتماد سازی در بین مردم، سبقه نامناسب نیروی انتظامی در اذهان عمومی بهبود یابد. از جمله دیگر دستاوردهای ایشان در این دوره میتوان به گسترش استفاده از عنوان پلیس، تجهیز نیروی انتظامی به خودروهای روز دنیا مانند مرسدس بنز و تویوتا، ایجاد دفاتر خدمات دولت الکترونیک یا پلیس ۱۰+ و مرکز نظارت همگانی مردمی ١٩٧ نام برد.
دکتر قالیباف در سال ۱۳۸۳ به عنوان نماینده حجت السلام سید محمد خاتمی (رییس جمهور وقت) و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز منصوب گردید. در این دوره بود که قاچاق سیگار تقریبا از بین رفت و چند اسکله که برای قاچاق کالا استفاده می شد، کشف شد. ایشان همچنین دادگاه ویژه جرایم قاچاق کالا و ارز را راه اندازی نمودند که پرونده های مهمی همچون فرودگاه پیام و قاچاق خودرو در این دادگاه بررسی شد.
دکتر قالیباف در سال ۱۳۸۴ در انتخابات ریاست جمهوری به صورت مستقل وارد صحنه انتخابات شد و در اولین تجربه انتخاباتی خود با کسب ۴٫۰۷میلیون رای تجربه موفقیت آمیزی را در اولین دوره شرکت خود در صحنه های انتخاباتی کسب کرد و بالاتر از چهره هایی چون مصطفی معین، علی لاریجانی و مهرعلیزاده قرار گرفت.
ایشان در سال ١٣٨٤ با رای شورای اسلامی شهر تهران به عنوان شهردار پایتخت انتخاب و در سال ١٣٨٨ نیز مجدداً با حکم این شورا در سمت خود ابقا شد. اعتمادسازی در بین مردم و کاربردی کردن دین در اداره جامعه ذیل تبدیل شهرداری از نهادی خدماتی به اجتماعی و کوتاه کردن فاصله جنوب از شمال تهران هدف اصلی ایشان در این دوره مدیریت است که با رویکرد محله محوری در حال انجام است. با همین نگاه و بهره گیری از فرهنگ دفاع مقدس پروژه هایی همچون بزرگراه طبقاتی و تونل صدر – نیایش، تونل توحید، پل جوادیه، بوستان بزرگ ولایت، رود دره فرحزاد(بوستان نهج البلاغه)، ایجاد شبکه بی آر تی، سرعت بخشیدن به توسعه مترو و ... در تهران شکل گرفته است.
ایشان در سال ۱۳۸۷ برابر با سال ۲۰۰۸ میلادی از طرف سایت شهرداریهای جهان به عنوان هشتمین شهردار برتر دنیا معرفی شد. در سال ٢٠١٠ میلادی کلانشهر تهران برای اولین بار در یکی از شاخصهای توسعه شهری مفتخر به کسب رتبه، از یک سازمان معتبر بین المللی شد. تهران در آن سال در حوزه حمل و نقل به عنوان یکی از پنج شهر برتر دنیا از نظر حمل و نقل از سوی موسسه سیاستهای حمل و نقل و توسعه موسوم به ITDP گردید. همچنین در سال ٢٠١١ میلادی و در دهمین اجلاس متروپلیس (اتحادیه کلانشهرها و پایتخت های جهان)، تهران از بین ١٦٢ کلانشهر دنیا به عنوان شهر برتر جهان در زمینه ارتقای کیفیت زندگی شهروندان مورد تقدیر قرار گرفت. این جایزه که معتبرترین جایزه بین المللی در زمینه مدیریت شهری در دنیاست به دلیل تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در زمینه توسعه حمل و نقل عمومی و بهره گیری از روش های مناسب نظیر سامانه BRT، دوچرخه های عمومی و … به تهران تعلق گرفت.
دکتر قالیباف تالیفات و کتب ترجمه شده هم در پرونده خود دارند که از جمله آنها می توان به آثار زیر اشاره کرد:
حکومت محلی یا استراتژی توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران، منتشر شده توسط مؤسسه انتشارات امیرکبیر
ایران و دولت توسعهگرا، منتشر شده توسط مرکز انتشارات وزارت امور خارجه
خاورمیانه معاصر: تاریخ سیاسی پس از جنگ جهانی اول، منتشر شده توسط انتشارات قومس
سید محمد هاشمی طبا
*******
- ۰ نظر
- ۰۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۳۴